سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
2621

:: بازدیدهای امروز ::
2

:: بازدیدهای دیروز ::
0

:: درباره من ::

تقدیم به عزیز از دست رفته مادر بزرگ مهربانم - اجتماعی

:: لینک به وبلاگ ::

تقدیم به عزیز از دست رفته مادر بزرگ مهربانم - اجتماعی

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

دیهوک[5] .

:: خبرنامه ::

 

تقدیم به عزیز از دست رفته مادر بزرگ مهربانم - اجتماعی

 

تقدیم به عزیز از دست رفته مادر بزرگ مهربانم

جمعه 86/2/21 ساعت 3:55 عصر

 

 آن روزها گذشت ودیگر روزها نیز بگذرد تا من باور کنم که دیگر تو را نخواهم دید چرا آنقدر دورشدی؟ چرا؟ مگر راهی نزدیکتر مگر راهی نزدیکتر از این پیدا نکردی؟ آنقدر آرام آرام. رفتی که از نسیم صبحگاهی در دل تابستان هم آرامتر.، چرا ثانیه ها را خجالت زده کردی ؟ می گذاشتی عرق سرخ شقایقها بخشکد و گلهای سوسن همچنان برقصند .چرا لاله ها را یاد نکردی؟ نگفتی لاله های تشنه چشم انتظار آه تواند تا آسمان شرم کند و ببارد. سرو به برکت راست قامتی تو قدعلم کرده بود و هنوز از پیشانی تو تا لحد فاصله ها بود.

بین پای تو و لب گور هنوز فرسنگها راه بود نکند ترسیدی توشه راهت تمام شود و همسفرانت تو را تنها بگذارند و شاید هم حق با تو بود به هر حال رفتی و آنقدر آرام که حتی بر دل خسته شب جای پایی نگذاشتی و غبار آهت بر شیشه شب هم نقش نبست.


نوشته شده توسط: چاه شور بالا

دیهوک

نوشته های دیگران ()


BODY { CURSOR: url('http://irlearn.persiangig.com/cur/irlearn_love.cur